چند سال قبل برخی بر این باور بودند که با قدرتگیری ملک عبدالله بهعنوان یکی از چهرههای ترقیخواه و اصلاحطلب آلسعود قطعا تحولات مثبتی در جامعه عربستان رخ خواهد داد ولی هماکنون بعد از گذشت چند سال ثابت شده است که ملکعبدالله در تحقق وعدههایی که ابتدا داده بود، عاجز مانده است که البته دلیل آن هم کاملا مشخص است؛ پادشاه در نظام سیاسی عربستان بهخودی خود قدرتی ندارد بلکه قدرت خود را از خاندان گرفته و به اعتبار خاندان حکومت میکند. لذا انجام اصلاحات در عربستان بیش از آنکه به شخص شاه مربوط باشد به اجماع درون خاندان آلسعود بستگی دارد که ظاهرا آلسعود برای رسیدن به این اجماع فاصله زیادی پیش رو دارد.
هر چند آلسعود طی سالهای اخیر گامهایی را در راستای تحول در جامعه عربستان برداشته است؛ گامهایی مانند تدوین منشور اصلاحات، برگزاری انتخابات شوراهای شهرداری، طرحهای گفتمان ملی و... ولی هیچکدام از این طرحها به کاهش قدرت آلسعود منجر نشده است و هیچ اختیاری به نهادهای جدید مردمی تفویض نشده و این نهادها همچنان فقط جنبه مشورتی دارند اما این روند بهطور کلی یک مزیت مهم و اساسی در پی داشت و آن هم تبدیل شدن اصلاحات تدریجی به یک گفتمان درون دستگاه حاکمه عربستان بود. عربستان کشوری است که زمانی پادشاه وقت آن با افتخار اعلام میکرد که مردمسالاری با فرهنگ و سنتهای عربستان سعودی بیگانه است و این کشور برای اداره خود نیازی به سازوکارهای دمکراتیک ندارد. لذا تبدیل شدن اصلاحات تدریجی به یک گفتمان رسمی دولت آلسعود رویداد کوچکی نیست و نمیتوان از کنار آن به سادگی عبور کرد.
شکی نیست که ریشههای اصلاحطلبی آلسعود را نه در اراده این خاندان بلکه باید در شرایط بینالمللی و شرایط داخلی عربستان جستوجو کرد که تن دادن به اصلاحات را از حالت انتخابی خارج کرده و به یک ضرورت اساسی برای عربستان امروزی مبدل ساخته است. کافی است اتباع سعودی یک عملیات تروریستی را در یکی از کشورهای غربی انجام دهند آنگاه است که سیلی از انتقادهای بینالمللی به سوی ریاض سرازیر شود و آلسعود را با چالشهای جدیدی مواجه کند. درون جامعه عربستان هم اوضاع چندان جالب نیست.
در سال2005 میلادی یکی از مؤسسات معتبر آماری، آماری را از جامعه عربستان ارائه کرد که نشان میدهد 40درصد از جمعیت عربستان را کودکان و نوجوانان زیر 15 سال تشکیل میدهد و این یعنی در آیندهای نزدیک عربستان سعودی به یکی از جوانترین کشورهای خاورمیانه تبدیل خواهد شد و دولت در بیشترین حالت حداکثر یک دهه فرصت دارد که تدابیر ویژهای را در زمینههای اجتماعی، اقتصادی، آموزشی و... برای این جمعیت جوان درنظر
بگیرد.
از منظر افکار عمومی نیز هر چند رسانههای مهم داخلی عربستان را آل سعود در انحصار خود گرفتهاند ولی رشد روزافزون اینترنت و ماهواره در جامعه عربستان، شکلدهی به افکار عمومی این کشور را از انحصار رسانههای دولتی خارج کرده است و هماکنون تا حدی فرهنگ سنتی ساکنان عربستان دگرگون شده است.
از سوی دیگر امروزه دهها هزار تن از اتباع سعودی در دانشگاههای مختلف اروپایی و آمریکایی مشغول به تحصیل هستند و همه ساله تعداد زیادی از این دانشجویان به کشورشان بازگشته و در نهادهای اقتصادی، آموزشی و... استخدام میشوند که این امر هم بخش مهمی از جریان اصلاحطلبی را در عربستان امروز شکل داده است.
اهمیت این موارد از آنجا نشأت میگیرد که دانشمندان علم سیاست بر این باورند که ایجاد هر گونه اصلاحات و تغییر در یک نظام دیکتاتوری منوط به شکلگیری یک جنبش اجتماعی فراگیر اصلاحطلب در آن جامعه است و تا زمانی که اصلاحات و اصلاحطلبی به یک خواست فراگیر مبدل نشود نمیتوان به آینده این اصلاحات امیدوار بود. به عبارتی دیگر تبدیل شدن خواست اصلاحطلبی از موضع نخبگان به یک پدیده تودهای مهمترین رکن و بنیان هر گونه اصلاحات را در یک جامعه دیکتاتوری تشکیل میدهد. اگر از این زاویه به تحلیل چشمانداز اصلاحات در عربستان سعودی نگریسته شود با امیدواریهای بیشتری میتوان به آینده اصلاحات در این کشور نگریست.
تسلط باید و شاید آلسعود بر سیاست، حکومت، اقتصاد، رسانه و نهادهای دینی عربستان، بافت سنتی و قبیلهای و حاکمیت فرهنگ سیاسی ضعیف، امروزه مهمترین موانع اصلاح طلبی را در عربستان شکل میدهند ولی تحولات اجتماعی عربستان در دودهه اخیر باعث شده است تحلیلگران مسائل خاورمیانه آینده اصلاحات در عربستان را امیدوارانه پیگیری کنند. وجود یک جمعیت جوان، افزایش روزافزون وسایل ارتباط جمعی، افزایش فراوان نیروهای تحصیلکرده و دانشگاهی، رشد آگاهیهای فردی، افزایش حمایتهای بینالمللی از جریان اصلاحطلبی و... همه و همه باعث میشوند که اصلاحطلبی در ظرف یک یا دو دهه آینده در قالب یک جنبش اجتماعی نسبتا بزرگ در جامعه عربستان عرض اندام کند. مقاومت در برابر این جنبش اجتماعی به هر شکلی که صورت بگیرد به یک بحران مشروعیت برای آلسعود منجر خواهد شد که نشانههای این بحران مشروعیت هماکنون مدتهاست که خود را به اشکال مختلف نمایان کرده است.